بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت سالروز شهادت امام صادقعلیه السلام داستانی بسیار زیبا از حضرتشان تقدیم شیعیان جعفری و محبین امیرالمؤمنین میگردد:
عبدالحمید بن ابی العلاء می گفت: یکی از غلامان امام صادق علیه السّلام را در مکه دیدم. به سوی او رفتم تا جویای حال امام شوم که چشمم به خود امام افتاد که در مسجد الحرام در حال سجده بود. برخاستم و چند رکعت نماز خواندم. چون سجده ایشان طولانی شد از غلام پرسیدم: امام از کی به سجده رفته است؟ گفت: قبل از این که ما به این جا بیاییم. امام که سخن ما را شنید، سجده اش را تمام کرده و به من فرمود:
" ای ابامحمد! به خدا سوگند اگر ابلیس تمام عمر دنیا را برای خدا سجده کند، سودی به حال او نخواهد داشت؛ مگر این که آدم را سجده کند. همچنین این امت که بعد از پیامبر صل الله علی و آله وسلم امام بر حق و منصوب پیامبر را ترک کرده اند، هرچه عبادت و کار نیک کنند، خداوند از آنها نمیپذیرد، مگر اینکه امامت علی علیه السلام را بپذیرند. ای ابا محمد! خداوند پنج فریضه را بر امت محمد صل الله علی و آله وسلم واجب کرد: 1- نماز 2- زکات 3- روزه 4- حج 5- ولایت و رهبری ما.
در مورد چهار فریضه اول در بعضی موارد رخصتی داد، ولی به خدا سوگند به احدی از مسلمانان در ترک ولایت ما هیچ رخصتی وجود ندارد."(1)
صل الله علیک یا جعفر بن محمد
بارها سينه سوزان مرا سوزاندند *** وقت و بي وقت دل و جان مرا سوزاندند
هر شب و نيمه شب آزار دلم ميدادند *** در خفا قلب پريشان مرا سوزاندند
سر سجاده اهانت به نمازم کردند *** بر لبم آيه قرآن مرا سوزاندند
پا برهنه بِرُبودند مرا از حرمم *** حرمت پيري و عنوان مرا سوزاندند
ناسزا پيش دو چشمم که به مادر گفتند *** به خدا عزت جانان مرا سوزاندند
من به دنبال سر اَستَرشان ذکر به لب *** سوز ذکر لب عطشان مرا سوزاندند
از غم مادر خود بي سر و سامان شده ام *** که به کوچه سر و سامان مرا سوزاندند
گرچه ديدند که بر کرب و بلا ميگريم *** باز هم ديده گريان مرا سوزاندند
به خدا بر جگرم زهر جفا مرحم بود *** گرچه از کينه دل و جان مرا سوزاندند
۱- جزاءالاعمال، جزائری،ج1،ص88
موضوعات مرتبط:
2- داستان ها و کرامات اهل بیت